شعر کودکانه خانواده
ای بچه نازنازی ، برات میگم یه رازی
خورشید خونه باباست
مامان یه ماه زیباست
خواهر جون و داداش جون
چند تا ستاره هستن
تو آسمون خونه
چه مهربون نشستن
اینها یه جمع ساده
به نام خانواده
***
شعر کودکانه خانواده
بابام میره اداره همیشه گرم کار
چشم چراغ خونه مامان چه مهربونه
داداش جونم چه نازه یکم زبون درازه
خواهرجونم چه ریزه بانمک عزیزه
ماییم یه جمع ساده به نام خانواده
***
شعر کودکانه زمستون
السون ولسون
باز اومده زمستون
سه ماه فصل پاییز
تمومه بچه ها جون
فصل پاییز سراسر
مهر و آبان و آذر
حالا ما این سه ماه رو
گذاشتیمش پشت سر
چرخ چرخ عباسی
با همدیگه هم بازی
آدم برفی میسازیم
***
شعر کودکانه آلو
گردم و گردو نیستم،
زرد و لیمو نیستم،
محصولی از تابستون،
تو خونه ها فراوون،
لواشکم حرف نداره،
اشک تو چشاتون میاره،
هم ترش و هم شیرینم،
رو شاخه ها ببینم
***
شعر کودکانه
دوچرخه
دوچرخ دارم،قشنگم
قشنگ و رنگارنگم
*
پاگیره دارم برات
تو پا بزن با پاهات
*
صندلی گرم و نرم
بشینی و بدی لم
*
بشین روی صندلی
زود پابزن، فسقلی
*
با هم بریم بگردیم
شاد بشیم و بخندیم
***
شعر خرگوش من چه نازه
خرگوش من چه نازه
گوشاش چه قدر درازه
مثل بخاری گرمه
چه خوشگل و چه نرمه
دستاشو پیش میاره
به روی هم می ذاره
می خوره برگ کاهو
می پره مثل آهو
***
شعر کودکانه آفتاب مهتاب چه رنگه
آفتاب مهتاب چه رنگه
چه قدر هر دو قشنگه
یکی روشنی روز
یکی نور شب افروز
یکی طلای زرده
یکی نقره سرده
یکی پرتو خورشید
به روی خاک پاشید
یکی از ماه زیبا
بتابد بر همه جا
آفتاب مهتاب چه رنگه
چه قدر هر دو قشنگه
***
شعر کودکانه با موضوع ورزش
صبح که از خواب پامیشم خنده به لب دارم (2)
راست میشم، دولا میشم من یه ورزشکارم
ورزش خیلی فایده داره
بچه ها رو حال میاره
بچه ها ناخوش نمیشند هیچ وقت مریض نمیشند
حالا که می پریم بالا بالا دستامونو بیاریم بالا بالا
ما شادیم و می خندیم بچه ها با هم می کشیم هـــورا (2)
یه دست به سر، یه دست کمر قرش بده، قرش بده
حالا می چرخیم، می چرخیم می خندیم، می خندیم
حالا میشیم پروانه توی ابرا می پریم
حالا میشیم پروانه توی ابرا می پریم
حالا میشیم یه خرگوش با دوتا گوش دراز
حالا هم میچرخیم، میخندیم، میچرخیم
***
شعر کودکانه با موضوع ورزش
آی بچه های با نظم
همه بیاین توی صف
پاشو پاشو ورزش کن
تنبلی رو ولش کن
نرمش بکن پویا باش
از تنبلی جدا باش
حالا بزن تو در جا
با اون پاهای زیبا
حالا بشین و پاشو
در حرکات کوشا شو
حالا بایست تو ثابت
یک ایست خوب و جالب
در جا بزن ببینم
افسردگی نبینم
***
شعر کودکانه با موضوع کتاب
هر چند آرامی اما صدای تو
هر لحظه می آید از واژه های تو
با من سخن گفتی از رود از دریا
از جاده ی امروز از مقصد فردا
گاهی مرا بردی تا شهر رویا ها
گاهی به من گفتی رمز حقیقت را
تو برکویر دل چون شعربارانی
تو اهل دانش را چون باغ و بستانی
***
شعر کودکانه
پایم شده اوف
پایم شده اوف
افتادم الان
یک ذره خون هم
می آید از آن
زودی دویدم
من توی خانه
می ریخت اشکم
هی دانه دانه
وقتی که مامان
اشک مرا دید
بوسید من را
یک ذره خندید
یک چسب چسباند
او روی زخمم
از صورتم رفت
آن وقت اخمم
***
شعر کودکانه کفشدوزک
تو خواب دیدم که کفشم
پاره شده حسابی
دویدمو دویدم کنار نهر آبی
یه کفشدوزک و دیدم
قشنگ و خال خالی
می دوخت یه کفش پاره
چقدر تمیز و عالی
اون کفشمو درست کرد
فقط با یه اشاره
انگار که توی دستش
عصای جادو داره
***