شعر کودکانه قورباغه مهمون داره
قورباغه مهمون داره
قوری و فنجون داره
چای میریزه با قوری
تو فنجون بلوری
میخنده دندونش کو؟
قند تو قندونش کو؟
قندها رو موش نبرده
خودش دو لپی خورده
***
شعر کودکانه روی فرش خونمون یه دونه کبوتره ...
روی فرش خونمون
یه دونه کبوتره
هی کیشش میکنم
ولی اون نمپیره
این کبوتره فقط
تو خونه دوسته با من
تویه بازی هام به اون
آب و دونه هم میدم
ولی چون نمیخوره
خیلی خیلی کم میدم
تویه بازی هام به اون
آب و دونه هم میدم
ولی چون نمیخوره
خیلی خیلی کم میدم ...
***
شعر کودکانه با موضوع درخت
این تبر اجق وجق
زشت و بیریخت و کلهشق
با نوک تیز و شق و رق
میزنتم شلق شلق
میبُرتم ورق ورق
من که تو دشت و جنگل
تو بیشهزار و باغم
با سایهی قشنگم
چتر روزای داغم
خونهی کرم و مورچه
آپارتمان زاغم
پارک پرندهها و
مدرسهی کلاغم
پس چرا خیلی وقتا
تبر میآد سراغم؟
***
این تبر اجق وجق
زهرا موسوی
شعر کودکانه خبر خبر
خبر خبر یه آهو رفته به قله ی کوه
خالی شده جای او تو جنگلای انبوه
خبر خبر یه بچه گم شده توی کوچه
ردشو پیدا کردن تو لونه ی یه مورچه
*****
خبر خبر یه گردو دوست شده با یه بادوم
شبا براش میخونه لالایی آروم آروم
خبر خبر یه پولک پیدا شده تو دریا
صاحب اون هرکی هست بیاد پیش ماهیا
*
خبر خبر از پیله پر زده ی شاپرک
تولدش مبارک
تولدش مبارک
*
بالا رفتیم ماست بود این خبرا راست بود
پایین اومدیم دوغ بود کی گفته که دروغ بود
دروغ بود ، دروغ بود ، دروغ بود
***
شعر خوشحال و شاد و خندانم قدر دنیا رو میدانم
خوشحال و شاد و خندانم
قدر دنیا رو میدانم
خنده کنم من
دست بزنم من
پا بکوبم من
جوانم
در دلم غمی ندارم
زیرا هست سلامت جانم
عمر ما کوتاست
چون گل صحراست
پس بیایید شادی کنیم
بیایید باهم بخوانیم
ترانهی جوانی را
عمر ما کوتاست
چون گل صحراست
پس بیایید شادی کنیم
گل بریزم من
از روی دامن بر روی خرمن شادانم
***
شعر کودکانه گل روی شاخه زیباست
گل روی شاخه زیباست
با مادرم رفتم به پارک
یه گل چیدم
زنبوره اومد ، رو گل نشست
من ترسیدم
صدا زدم: مامان مامان،
این زنبوره
می خواد منو نیش بزنه
دستمو آتیش بزنه
بیا برس به داد ِ من
مامانم اومد، زنبوره پرید
رفت میون باغچه ی گل
نشست روی یه شاخه گل
وزوزی کرد،
شیره ی گل را خورد و رفت.
مامان جونم، گفت عزیزم
گلها را نچین
رو شاخه اونها را ببین
گل همیشه قشنگه
رو شاخه ها قشنگتره
خوشگل و شاداب می مونه.
یه تابلو توی پارک دیدم
این جمله روش نوشته بود:
« گلها را نچین ، گل روی شاخه زیباست.»
اون روز تو پارک می گشتم
گلها را نگاه می کردم
به مادرم می گفتم:
گل خونه ی پروانه هاست
هدیه ی زیبای خداست
من گلها را نمی چینم
گل روی شاخه زیباست.
***
نویسنده: مهری طهماسبی دهکردی
شعر کودکانه شونه بود ...
رفتم بالا شونه بود
دندونه دندونه بود
موج موهامو صاف کرد
پیچید کلاف کلاف کرد
اومدم پایین قیچی بود
قیچی می زد هر چی بود
اومد به خونه ما
دوست شد با شونه ما
موی منو کوتاه کرد
سرم رو مثل ماه کرد
***
شعر کودکانه
موضوع: کودک غرغرو
کودک غرغرو
اتل و متل به کودک
یه کودک با نمک
نشسته توی ایوون
کنارحوض و گلدون
خسته و بی حوصله
داره حسابی گله
هم بازیه خوب میخواد
یه دوست محبوب میخواد
مامان میگه بچه جون
بیا تو بیرون نمون
هوا که خیلی سرده
عامل تب یا درده
بی بی میگه عزیزم
دلبرک تمیزم
بیا بگم یه قصه
یه قصه ی بی غصه
تا دوست بشی با خرگوش
با اسب و میمون و موش
بابا میگه ای بلا
شیطونک ناقلا
جعبه ی میخ رو بیار
اینجا تو ایوون بزار
تا که با چکش و چوب
بسازیم جعبه ای خوب
یه کاردست چه خوشکل
آسون و خوب نه مشکل
واسه اسباب بازیات
باشه بعد از بازیات
***
شعر کودکانه
موضوع: مداد آبی
مداد آبی من چند روزه حال نداره
بازم نوکش شکسته
غمگینه غصه داره
نقاشی هم نداره
نه آسمون نه دریا
ماهی نقاشی هم افتاده روی شنها
یه روز بابا برایم یه بسته ماژیک خرید
به دفتر و یک پاک کن
یدونه شیک خرید
نه میخورم نوکش را
نه میکشم به دیوار
هدیه خوب بابا مونده برام یادگار
***
شعر کودکانه
تو دفترم می کشم قناری قشنگی
تو دفترم می کشم
قناری قشنگی
می خوام که رنگش کنم
با یک مداد رنگی
اما قناری من
بال و پرش رو بسته
چون که مداد زردم
نوک نداره، شکسته
***