شعر آموزش مفاهیم ریاضی
چپ و چپ و چپ👈
راست و راست و راست👉
همگی حالا
دستامون بالاست🙌
بالا و پایین👆👇
بلندشو بشین🚶🙇
یه چرخی بزن 👬👫
همه رو ببین👪
***
شاعر: خانم مرشدی
شعر کودکانه جشن عروسی
همراه بابا ومامان
رفته بودم عروسی
مجلس جشن و شادی
خنده و دیده بوسی
خانم عروس
خوشگل و ملوس
با تور سفید
شاد وپرامید
آقای داماد
با چهره ی شاد،
کنارهم نشستند
با شور و شادمانی
با هم یه عهدی بستند
قرارگذاشتن همیشه
شریک و غمخوار باشن
سالهای سال کنارهم
مثل دوتا یار باشن
***
شعر کودکانه نی نی کوچولو کفش های سوت سوتی داره
نی نی کوچولو
کفشای سوت سوتی داره
یه توپ ماهوتی داره
بازی فوتبال می کنه،
شوت می زنه
کفشاش براش سوت می زنه
***
شاعر : مهری ماهوتی
شعر کودکانه خورشید خانم🌞
از پشت کوه دوباره
خورشید خانوم در اومد🌤
با کفشای طلا و👡
پیرهنی از زر اومد👘
آهسته تو آسمون
چرخی زد و هی خندید🌞
ستاره ها رو آروم🌟
از توی آسمون چید
با دستای قشنگش
ابرا رو جابه جا کرد⛅️☁️
از اون بالا با شادی
به آدما نیگا کرد🌞
دامنشو تکون داد
رو خونه ها نور پاشید☀️
آدمها خوشحال شدن
خورشید بااونها خندید...🌞
***
شعر کودکانه
صبح به مامان سلام میدم
همین که چشمم وا میشه
صبح به مامان سلام میدم
همین که چشمم وا میشه
اونم واسه بوسیدنم
هرجانشسته پا میشه
مهمونمون هر کی باشه
مامان بزرگ یا عمه جون
در وا بشه میگم سلام
خوشحال وخیلی مهربون
به آسمون سلام میدم
ستاره چشمک میزنه
تو دنیاهرچی خوبیه
بایک سلام مال منه
***
شعر قدیمی کودکانه خاله
فرش اتاق خاله
پشم تن بزغاله
جاروی اتاق خاله
از موهای بزغاله
مرواریدای خاله
دندونای بزغاله
مهمونیای خاله
از شیرهای بزغاله
***
شعر کودکانه دهکده خوب ما
لک لک شاد و سفید
می گذرد با شتاب
می نگرد لحظه ای
عکس خودش را در آب
جنگلی از روی خاک
سر زده تا آفتاب
جنگل وارونه نیز
سبز شده زیر آب
در دل کوه و کمر
پیچ و خم دره ها
طعم علف های سبز
در دهن بره ها
سر زده از سنگ سرد
آتش آلاله ها
بر سر هر صخره ای
بازی بزغاله ها
خسته نفس می زند
اسب نجیب کهر
یال پریشان او
دست نسیم سحر
بوی خوش کاهگل
می وزد از پشت بام
کوچه پر از عابر است
بر لب آنها سلام
منظره روبرو
منظره ای آشناست
منظره دهکده
دهکده ی خوب ماست
دهکده ی ما ولی
در دل یک قاب بود
باز به خود آمدم
این همه در خواب بود
***
شعر کودکانه یک روز یه آقا خرگوشه رسید به یه بچه موشه
یک روز یه آقا خرگوشه🐰
یک روز یه آقا خرگوشه🐰
رسید به یه بچه موشه🐹
موشه دوید تو سوراخ 🐀
خرگوشه گفت : آخ😱
وایسا، وایسا، کارت دارم🤗
من خرگوش بی آزارم🐰
بیا از سوراخت بیرون
نمی خوای مهمون🤔
یواش موشه اومد بیرون 🐹
یه نگاهی کرد به خرگوش🐰
دید که گوشاش درازه👂🏻
دهنش بازه👄
شاید می خواد بخوردم 😋
یا با خودش ببردم
پس می رم پیش مامانم👸🏼
آنجا می مانم
مادر موشه عاقل بود👸🏼
زنی با هوش و کامل بود
یه نگاهی کرد به خرگوش🐇
گفت ای بچه جون!
نترس مامان این مهمونه
خیلی خوب و مهربونه💞
پس برو پیشش سلام کن 🐭🐰
بیارش خونه🏡
***
شعر کودکانه صبح که میشه خروسم می زنه زیر آواز
صبح که میشه خروسم
می زنه زیر آواز
میگه دیگه بیدار شو
کوچولو از خواب ناز
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
از رختخواب دربیا
خورشید خانم بیداره
زمین چه روشن شده
با نور اون دوباره!
🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝🌝
پاشو دیگه عزیزم
پاشو با لب خندون
سلام بکن به بابا
به مادر مهربون
***
شعر کودکانه گنجشکک ناز نازی
گنجشکک ناز نازی
جیک و جیک وجیک صدا کرد
پرید لب حوض نشست
به آب حوض نگا کرد
دوتا ماهی قرمز
میون حوض آب دید
گنجشکک نازنازی
به هر دو ماهی خندید
دو تا ماهی قرمز
گنجشکه را که دیدن
هی میون حوض آب
چرخیدن و چرخیدن
دوتا ماهی و گنجشک
با هم چه حرفا گفتن
رفیق شدن سه تایی
گل گفتن و شنفتن
***