قصه کودکانه درخت کاج

داستان - داستان کودکانه - قصه - قصه داستان برای کودک 4 ساله - قصه های کودکانه زیبا و خواندنی - قصه های کودکانه زیبا و خواندنی و آموزنده - قصه کودکانه - قصه داستان درخت کاج - داستان کوتاه کودکانه - قصه شب

هدف از قصه کمک کردن و مشورت کردن هست.

روزی روزگاری توی یک جنگل سبز و قشنگ یه درخت کاج بود که از همه درختهای جنگل بلندتر و زیباتر بود. این درخت در جایی قرار داشت که از روی شاخه هاش همه جنگل و درختای سرسبزش دیده میشدن. به خاطر همین مدتها بود که به خاطر این درخت بین بعضی از حیوونای جنگل دعوا میشد سنجاب و گنجشک و دارکوب و کلاغ و … همه میخواستن لونشونو روی این درخت بسازن. بالاخره اختلاف و درگیری بین اونا بالا گرفت و همه تصمیم گرفتن برای مشورت از جغد دانا مشورت بگیرن که چیکار باید بکنن تا مشکلشون حل بشه.
همه حیوونا رفتن پیش جغد دانا و همه اتفاقهارو براش تعریف کردن ، جغد دانا بعد از یه کمی فکر کردن گفت: من توی شهر آدمها دیدم که خونه هایی روی هم میسازن که بهش میگن آپارتمان.
بهترین کار اینه که روی درخت کاج هم یه آپارتمان چند طبقه درست کنیم تا همه حیوونای درخت نشین جنگل بتونن یه خونه روی اون درخت داشته باشن. این نظر با موافقت همه روبرو شد و قرار شد تا همه حیوونا با کمک هم اولین آپارتمان رو تو جنگل سبز بسازن. دارکوب که مهارت زیادی توی خونه ساختن روی درختا
داشت ، نقشه آپارتمان رو کشید و به همه نشون داد و همه از نقشه دارکوب خوششون اومد چونکه اون یه آپارتمان ده طبقه خیلی زیبا طراحی کرده بود. طبقه اول برای سنجاب ، طبقه دوم برای لک لک پیر ، طبقه سوم برای گنجشک ، طبقه چهارم برای دارکوب ، طبقه پنجم برای کلاغ و… قرار شد دو طبقه از آپارتمانشون رو هم برای پذیرایی از مهمونایی که به جنگل اونا مهاجرت میکنن خالی نگهدارن.
شنبه اول هفته کار ساختن آپارتمان شروع شد ،دارکوب با فاصله های منظم روی درخت سوراخهای بزرگی درست میکرد. بعد سنجاب وارد این سوراخها میشد و با وسایلی که داشت اتاق بزرگی توی هر سوراخ درست میکرد. بعد نوبت کلاغ بود که وارد اتاقها بشه و خاک و زباله هارو از اونجا بیرون بریزه و تمیز کنه. وقتی اتاقها تمیز میشدن گنجشک مبلها و تختخوابهایی اندازه اونا میساخت و لک لک اونارو توی اتاقبا نصب میکرد تا آخر هفته همه واحدها ساخته شدن و بعدش همه کمک کردن و با هم در و پنجره های آپارتمانشون رو کار گذاشتن. آخر کار هم همه با هم قلمو دست گرفتن و شروع به رنگ کردن در و پنجره های آپارتمانشون کردن. آپارتمان که تموم شد بقیه حیوونای جنگل برای اونا پرده های قشنگی به عنوان هدیه آوردن تا پشت پنجره هاشون نصب کنن ، با نصب پرده ها آپارتمان درخت کاج قشنگ و قشنگ تر شد.
کار آپارتمان تموم شد و موقع اسباب کشی رسید هر کسی با کمک دوستاش اسباب و اثاثیه خودش رو توی آپارتمانش برد. اولین روزی که حیوونا وارد آپارتمانشون شدن توی جنگل یه عالمه شادی و شور به پا شده بود. نزدیک غروب که شد آپارتمان نشینها پنجره هاشونو باز کردن و جلوی پنجره نشستن ، با این صحنه انقدر درخت کاج قشنگ شده بود که تا چند شب همه حیوونا میومدن زیر درخت کاج و دور هم مینشستن و باهم صحبت میکردن. حیوونای توی آپارتمان هم از مهمونایی که اومده بودن پیش اونا شب نشینی و پذیرایی میکردن. حالا جنگل سبز یه آپارتمان قشنگ برای حیوونای کوچیکی که روی درخت زندگی میکنن داره ، حیوونا خیلی خوب و خوش کنار هم زندگی میکردن و این رو هم یاد گرفتن با کمک کردن به هم میتونن مشکلاته خودشونو حل کنن.

____________________________________

دانلود کتاب 20 داستان شیرین و جداب