شعر کودکانه دو تا ببعی زیبا
🐏🐏
دوتا ببعی زیبا
مدتها همسایه بودن
دوران بچگیشون
با هم همبازی بودن
ببعی های ناز
کوچیک و شیطون بودن
دوستای خوبی همیشه
برای همدیگه بودن
تو جنگل و دشت ها
کنار بیشه زار و رودها
همیشه و هر کجا
مراقب همدیگه بودن
حالا از اون روزا
خیلی زمان گذشته
ببعی های زیبا
شدن پیر و سالخورده
اما هنوز هم
با هم دوست هستن
در شادی و غم
کنار همدیگه هستن
یه صحبتی همیشه
ورد ِ زبونشونه
قدر زندگی رو بدونید
با هم همیشه دوست بمونید
***
شعر کودکانه حمومک حوضچه داره
حمومک حوضچه داره
بشین و پاشو خنده داره
بلبک چهچه داره
بشین و پاشو خنده داره
مرغک جوجه داره
بشین و پاشو خنده داره
ببعی دنبه داره
بشین و پاشو خنده داره
چوپون گله داره
بشین و پاشو خنده داره
شیر وماست کره داره
بشین و پاشوخنده داره
قصه گو قصه داره
بشین و پاشو خنده داره
حمومک مورچه داره
بشین و پاشو خنده داره
***
شعر کودکانه جیغ زدن
وقتی که جیغ می زنم
صدای من بد می شه
خیلی صدام بلنده
از دیوارا رد می شه
مثل آتیش داغ می شم
مثل ژله می لرزم
شکل هیولا می شم
از خودمم می ترسم
***
بچه های خوشگلم
جیغ زدن ، خیلی کار بدی هست
هم خودتون اذیت میشین و هم مامان و بابا
به جای جیغ زدن چه خوبه که قشنگ حرف بزنیم
شعر کودکانه تولد
ماه تولد تو
کدوم ماه قشنگه؟
لباسی که طبیعت
تنش کرده چه رنگه؟
الا کلنگ و بارون
یک و دو سه کجایی؟
به دنیا آمدی در ، پاییز تن طلایی
یکی نشسته بود و دنیارو رنگ می کرد
رنگای شادو روشن
خیلی قشنگ می زد
باد میومد رو شاخه
می خوند و هی می خندید
برگای زردو خوشگل
روی سرت می رقصید
خبر دادن به مردم، کلاغا با قار و قار
گفتن که اومدی تو
همه شدن خبردار
درختای خیابون
جیباشونو تکوندن
اسکناسای زردو روی سرت پاشوندن
آقای باد،با هوهو
پولارو پارو می کرد
سوت می زدو کوچه رو
یکسره جارو می کرد
تو اومدی به دنیا
در ماه سرد آبان
کردی دلارو روشن
مثله یه ماه تابان
راستی که خوش به حالت
سوگل ناز و زیبا
ماهی به این قشنگی
تو اومدی به دنیا
هدیه و شمع و خنده
جشن و چراغ و پولک
گل قشنگ و نازم
تولدت مبارک
***
شعر کودکانه چراغ راهنمایی و رانندگی
دویدم و دویدم
سر چهار راه رسیدم
سه تا چراغ و دیدم
یکی از چشماش سبز بود
یکی از چشماش زرد بود
یکی از چشماش سرخ بود
از قرمزش ترسیدم
از ترس به خود لرزیدم
زرد که شد نمایان
رفتم لب خیابان
چراغ سبز و دیدم
از خوشحالی خندیدم
آی خنده خنده خنده
فریاد نزن راننده
آی خنده خنده خنده
هی بوق نزن راننده
***
شعر کودکانه نان تازه
دانید من که هستم؟
من نان تازه هستم
خوش عطرم و برشته
عطرم به جان سرشته
زینت سفره هایم
قوت دست و پایم
حاصل کار یاران
خوراک صد هزاران
حکایتم دراز است
در من هزار راز است
بشنو تو سرگذشتم
چه بودم و چه گشتم
گندم بودم در آغاز
گندم ناز و طناز
دهقان پیر مرا کاشت
زحمت کشید تا برداشت
هر روز و شب داد آبم
ببین چقدر شادابم
از رنج و کار دهقان
کم کم شدم شکوفان
قدم بلند شد کم کم
بوسید رویم را شبنم
به به به خوشه هایم
گندم با صفایم
شد ساقه ام طلایی
آی برزگر کجایی؟
پیشم بیا شتابان
با داس تیز و بران
دروم کرد مرد دهقان
برد پیش آسیابان
آردم کرد آسیابان
خمیر شدم پس از آن
گذاشت رو پاروش نانوا
چید تو تنور خمیر را
گرفتم از آتش جان
یواش یواش شدم نان
ده ها تن گرم کارند
شب تا سحر بیدارند
تا نان شود مهیا
آید به سفره ما
ای که می خوری نان را
بدان تو قدر آن را
***
شعر کودکانه رودخانه
آهای آهای آی گرگه
این رودخونه بزرگه
آبش خیلی زیاده
نمیشه رفت پیاده
باید که قطره باشیم
یا که یک چیز سوار شیم
اگه کسی ببینه
سر دمت رو می چینه
یکی با یک گلابی
یک کاسه لعابی
یک موش و یک تله موش
یک گربه و بک خرگوش
یک ماه و یک ستاره
عید اول بهاره
یک ماه و یک ستاره
عید اول بهاره
***
شعر کودکانه صبح که از خواب پا می شم مثل یه غنچه وا می شم
صبح که از خواب پا می شم
مثل یه غنچه وا می شم
شروع می کنم نظافت
گوش کن ببین چه راحت
حوله رو بر می دارم
روی دوشم می زارم
صابون از اون گوشه
عشوه به من می فروشه
منو می کنه صدا
زودتر به نزدم بیا
آب دستشوئی تمیزه
می ریزه ریزه ریزه
وظیفه اش چه چیزه
منو می کنه پاکیزه
مسواک خمیری بر روش
با یک لیوان آب توش
شویم دهان و دندان
بگم چه جوری رفیقان ( اینجوری ۳ )
شانه که روی میزه
دندونه هاش تمیزه
شانه زنم به موهام
بگم چه جوری رفیقان ( اینجوری ۳ )
شیروچایی بنوشم
لباس تمیز بپوشم
روم به کودکستان
میان آن گلستان
بگم چه جوری رفیقان ( اینجوری ۳ )
***
شعر کودکانه ای گل گلدون سلام غنچه ی خندون سلام
ای گل گلدون سلام
غنچه ی خندون سلام
نعنا و ریحون سلام
نمک نمکدون سلام
قند تو قندون سلام
کوچولوی شیطون سلام
بچه توخونه سلام
یکی ویه دونه سلام
چراغ خونه سلام
امیدخونه سلام
آفتاب و مهتاب سلام
کوچولوی شاداب سلام
قشنگ و زیبا سلام
ماه آسمونا سلام
ماهی دریا سلام
عسل و مربا سلام
سلام سلام کوچیک وبزرگ نداره
آهای آهای ستاره
سلام سلامتی میاره
***
شعر کودکانه باز تلفن زنگ میزنه تو گوشم آهنگ میزنه
باز تلفن زنگ میزنه **** تو گوشم آهنگ میزنه
من گوشی رو برمیدارم **** میگم الو سلام دارم
بابا جونم صداش میاد **** صدای خنده هاش میاد
از پشت سیم به من میگه **** بزرگ شدی حالا دیگه
***